شناخت وهابیت

...پایگاهی جهت شناخت فرقه ضاله ی وهابیت

شناخت وهابیت

...پایگاهی جهت شناخت فرقه ضاله ی وهابیت

۲۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «وهابی» ثبت شده است

رسانه های اردن، خبر ازدواج عجیب دو تن از حامیان تروریست های سوری در اردن را منتشر کردند.


در این مراسم که در جمع شماری از مخالفین سوری در پایتخت اردن برگزار شد، عروس که دهه ششم از عمر خود را می گذراند، با اعلام مهریه خود، حاضران در مراسم را به شگفت آورد.


او که "عمشه فواعره" نام دارد، تنها با این شرط حاضر شد به عقد "ابراهیم رملات" در آید که دامادِ تروریست، سر 15 سرباز سوری را به عنوان "پیش پرداخت" مهریه؛ و سر 50 سرباز دیگر را به عنوان باقیمانده مهریه در آینده دریافت کند!



داماد پیر هم این شرط را پذیرفت و شماری از حاضران در مراسم نیز پای سند ازدواج خونین را به عنوان "شاهد" امضا کردند.


بدین ترتیب پس از بیرون آوردن پیکر اولیای الهی از قبر و خوردن جگر سربازان سوری و ده ها جنایت دیگر، تروریست ها و حامیان آنها که به نظر می رسد خِرد و معیار تشخیص زشت و زیبا را از دست داده اند، با اقدام اخیر صفحه تاریک دیگری بر پرونده جنایات خود افزودند.

  • مدیر

در پی شکست سنگین گروهک تروریستی «دولت اسلامی عراق و شام» موسوم به “داعش” در برابر ارتش عراق در سامراء، این گروهک در جدیدترین بیانیه خود مدعی شد که ارتش عراق با همدستی “سپاه قدس” و “سپاه بدر” توانستند در این جنگ پیروز شوند.


در همین راستا «أبوبکر البغدادی» سرکرده گروهک تروریستی “داعش” در عراق در این بیانیه گفت: ارتش عراق با نقشه و همدستی گروه “قاسم سلیمانی” توانست برما چیره شود و گرنه ما قرار بود اماکن دینی “رافضی”ها را با خاک یکسان کنیم!


وی در ادامه افزود: سپاه ایران مانع از آن شد که نقشه ما عملی شود. ما بزودی انتقام مجاهدین خودمان را از ایران می گیریم.


ترجمه خبر:: اگر سپاه صفوی ها (شیعیان) از سپاه این نجس ها (عراقی ها) حمایت نمی کرد، به کربلا می رسیدیم و دولتمان را در نجف بر پا می کردیم.


  • مدیر

سایت شبکه "سی ان ان" در گزارشی نوشت: یکی از اعضای طالبانی که با وساطت قطر در معاوضه یک سرباز آمریکایی با 5 عضو طالبان آزاد شده "محمدفاضل" تروریست خطرناکی است که از سوی آمریکا تحت تعقیب بوده و عامل قتل هزاران شیعه افغان است.


آمریکا به تازگی با وساطت قطر و در مقابل آزاد سازیِ یک سرباز آمریکایی به نام "بویی برگدال"، پنج عضو طالبان را آزاد کرد. 



شبکه "سی ان ان" در گزارشی ضمن پرداحت به این مسئله گفت یکی از اعضای طالبانی که با وساطت قطر در این معاوضه آزاد شده "محمدفاضل" تروریست خطرناکی است که از سوی آمریکا تحت تعقیب بوده و عامل قتل هزاران شیعه افغان است. 


شایان ذکر است که "پنج عضو طالبان از جمله‌ی مقامات رده‌بالای سیاسی و نظامی دولت پشین طالبان بودند. "ملا عبدالحق وثیق" مسئول مبارزه با جرایم، "محمد فاضل مظلوم" معاون وزیر دفاع و رییس ستاد مشترک ارتش که در سال 1377 و 1388 مسئول جنگ و قتل عام مردم هزاره در شمال کشور بوده است، "ملا خیرالله خیر‌خواه" وزیر داخله و والی هرات و فرمانده‌ نظامی‌ طالبان،" ملا نوری" والی بلخ و بغلان و مسئول قتل‌های دسته‌جمعی در شمال کشور و ملا محمد نبی عمری که مسئولیت اداره‌ی امنیت ولایت زابل را برعهده داشت و عضو شبکه‌ی حقانی بوده است."

  • مدیر

رهبر معظم انقلاب، حضرت امام خامنه ای(حفظه الله)، در مراسم بیست پنجمین سالروز رحلت بنیانگذار کبیر انقلاب، حضرت امام خمینی(ره)، در بخشی از بیاناتشان به قدرت تفکیک دشمن اصلی از دشمن فرعی پرداختند و مصداق بارز این امر را، جریانات سلفی و تکفیری بر شمردند. بیانات معظم الّه در ادامه به استحضار شما عزیزان خواهد رسید:



برادران و خواهران عزیز! چالش درونى براى ملت ما عبارت است از اینکه روحیه و جهت نهضت امام بزرگوار را از نظر دور بداریم و فراموش کنیم و آن را از دست بدهیم؛ این بزرگ‌ترین خطر است. در شناخت دشمنمان اشتباه کنیم؛ در شناخت دوستمان اشتباه کنیم؛ جبهه‌ى دشمن و دوست را با هم مخلوط کنیم، نفهمیم دشمن کیست؛ دوست کیست؛ یا در شناخت دشمن اصلى و فرعى اشتباه بکنیم، این هم خطر است. برادران عزیز، خواهران عزیز، عموم ملت ایران توجه داشته باشند که گاهى یکى با شما دشمنى میکند، اما اگر دقت کنید دشمنىِ او دشمنىِ‌اصلى نیست، تابعى است از یک عامل دیگر، از یک کس دیگر؛ دشمن اصلى را پیدا کنید؛ والا [اگر] انسان با دشمن فرعى سینه‌به‌سینه بشود، هم قواى او تحلیل میرود، هم نتیجه‌ى کارْ نتیجه‌ى مطلوبى نخواهد شد.

امروز یک عده‌اى در بخشهاى مختلف دنیاى اسلام به‌نام گروه‌هاى تکفیرى و وهابى و سَلَفى، علیه ایران، علیه شیعه، علیه تشیع، دارند تلاش میکنند، کارهاى بدى میکنند، کارهاى زشتى میکنند؛ اما اینها دشمنهاى اصلى نیستند؛ این را همه بدانند. دشمنى میکنند، حماقت میکنند اما دشمن اصلى، آن کسى است که اینها را تحریک میکند، آن کسى است که پول در اختیارشان میگذارد، آن کسى است که وقتى انگیزه‌ى آنها اندکى ضعیف شد، با وسایل گوناگون آنها را انگیزه‌دار میکند؛ دشمن اصلى، آن کسى است که تخم شکاف و اختلاف را بین آن گروه نادان و جاهل، و ملت مظلوم ایران مى‌افشاند؛ اینها آن دست پنهانِ سرویس‌هاى امنیتى و اطلاعاتى است. لذا ما مکرر گفته‌ایم این گروه‌هاى بى‌عقلى را که به نام سَلَفى‌گرى، به نام تکفیر، به نام اسلام با نظام جمهورى اسلامى مقابله میکنند، دشمن اصلى نمیدانیم؛ ما شما را فریب‌خورده میدانیم؛ به اینها گفته‌ایم: لَئِن بَسَطتَ اِلَىَّ یَدَکَ لِتَقتُلَنى ما اَنا بِباسِطٍ یَدِىَ اِلَیکَ لِاَقتُلَکَ اِنّى اَخافُ اللهَ رَبَّ العَلَمین؛ (۸) تو اگر خطا میکنى، اشتباه میکنى، کمر به قتل برادر مسلمان خودت میبندى، ما تو [آدمِ] نادان و جاهل را کسى نمیدانیم که بایستى کمر به قتل او ببندیم؛ البته از خودمان دفاع میکنیم، هر کسى به ما حمله بکند، با مشت محکم ما مواجه خواهد شد، این طبیعى است؛ اما معتقدیم اینها دشمنان اصلى نیستند، فریب‌خورده هستند. دشمن اصلى آن دشمن پشت پرده است، آن دست نه‌چندان پنهانى است که از آستین سرویس‌هاى امنیتى بیرون مى‌آید و گریبان مسلمانان را میگیرد و آنها را به جان هم مى‌اندازد.

  • مدیر

به مناسبت عروج ملکوتی بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی ایران، نگاهی خواهیم داشت به دیدگاه ایشان در خصوص فرقه ضاله وهابیت:


امام خمینی (ره): وهابیون انسانهای به ظاهر مسلمانی هستند که از پشت به اسلام خنجر زدند


وهابى را اهل سنّت هم قبولشان ندارند، نه اینکه ما قبول نداریم، همه برادرهاى ما آنها را قبول ندارند


امروز مراکز وهابیت در جهان به کانونهای فتنه و جاسوسی مبدل شده‌اند


تا به حال یک آخوند دربارى یا یک روحانى وهابى را ندیدهایم که در برابر ظلم و شرک و کفر، خصوصاً در مقابل شوروى متجاوز و آمریکاى جهان­خوار ایستاده باشد.

  • مدیر

خدایی که وهابی ها ترسیم کرده اند خدای جذابی است. خدایی که به اعتراف صریح صالح بن فوزان، از علمای وهابی، همه چیز دارد جز عورت و ریش (نعوذ با الله). خدایی که از آسمان به زمین می آید. خدایی که گریه می کند، و... .در این مطلب هم با خدایی آشنا می شوید که اهل شوخی با بندگان است.


ابن قَیم الجوزیه شاگرد ممتاز ابن تیمیه در کتاب خویش چنین نوشته است:

وخداوندت دستانش را پر آب کرده و جلوی بندگان آب می پاشد . این کار خداوند ثابت میکند که او (خداوند) دست دارد و آب پاشیدنش ثابت میکند که او خود فاعل کار است….

وَقَوْلُهُ ( «فَیَأْخُذُ رَبُّکَ بِیَدِهِ غَرْفَةً مِنَ الْمَاءِ فَیَنْضَحُ بِهَا قِبَلَکُمْ» ) فِیهِ إِثْبَاتُ صِفَةِ الْیَدِ لَهُ سُبْحَانَهُ بِقَوْلِهِ وَإِثْبَاتُ الْفِعْلِ الَّذِی هُوَ النَّضْحُ

زاد المعاد ج۳ ص۵۹۶


حالا انصافا کی مُشرکه؟! شیعیان که خدایی توصیف ناشدنی دارند؟

یا شما وهابی هایی که برای خدا اجزا قائل هستید؟

مگه روزی ده بار نمی خونید که: وَلَمْ یَکُنْ لَّهُ کُفُواً أَحَدٌ

پس چه طور امکان داره خدا دیده بشه و دارای اجزاء باشه؟


  • مدیر

رهبر انقلاب امروز در دیدار با امیر کویت...


  • مدیر

اظهارات "سعد الدریهم" در صفحه توییتر خود در خصوص "یزید بن معاویه" واکنش های گسترده ای را در محافل عربستانی به دنبال داشت.

روزنامه اینترنتی "المرصد" در عربستان نوشت: "سعد الدریهم خلیفه اموی یزید بن معاویه را سزاوار نفرین توصیف کرد."

بر اساس این گزارش، الدریهم گفته است که یزید بن معاویه با عمل زشت خود علیه مردم "مدینه"، سزاوار لعن و نفرین است، و این کار او باعث می شود تا روز قیامت نفرین شود.

موضع مطرح شده از سوی الدریهم با اعتراضهایی از سوی محافل عربستانی همراه شده است، چرا که اکثر آن ها خواستار احترام گذاشتن به خلفای اموی و خودداری از پرداختن به اشتباهات آن ها هستند.


  • مدیر

این کتاب توسط دکتر محمود سید صبیح نگاشته شده است. وی در این کتاب به خطاهای ابن تیمیه و به عبارت دیگر به موارد مخالفت وی با مسلمانان پرداخته است. دکتر سید صبیح در مقدمه این کتاب چنین می نویسد: ( پیامبر گرامی اسلام در نزد ما دارای مقام عظیمی می باشد در حالی که گروهی که خود را منتسب به اسلام و مدافع اسلام معرفی می کنند متعرض شخصیت پیامبر شده اند.) در جای دیگر چنین می نویسد: ( من در کتب مبتدعین امروز تتبع کردم و دیدم منشا کلمات ایشان، ابن تیمیه است لذا حدود چهل هزار صفحه از نوشته های ابن تیمیه را بررسی کردم و موارد متعددی از خطاهای وی را نسبت به رسول خدا و اهل بیت ایشان و صحابه یافتم. و از آنجا که شان رسول خدا نزد ما از ابن تیمیه بالاتر است این موارد را در این کتاب جمع کردم.)

مولف سه عنوان از خطاهای ابن تیمیه را در این کتاب جمع کرده است: درباره اهل بیت و صحابه، زیارت پیامبر، مقام نبوت.

سید صبیح ذیل هر مساله ابتدائا کلمات ابن تیمیه را ذکر می کند و بعد به نقد آن توسط آیات و روایات مناسب به طور اجمال می پردازد.

در ادامه به برخی از خطاهای ابن تیمیه که در این کتاب ذکر شده اشاره می کنیم:

- حزن بر پیامبر بی فائده است.

- ابن تیمیه منکر فضائل حضرت زهراء (س)

- ابن تیمیه غضب حضرت زهراء را به غضب منافقین تشبیه می کند.

- ازدیاد ثواب اعمال همسران پیامبر به سبب تقوای ایشان است نه همسری پیامبر.

- ایمان حضرت خدیجه (س) کامل نبود.

- ابن تیمیه هجرت حضرت علی(ع) را برای خدا نمی داند بلکه برای تزویج با حضرت فاطمه (س) معرفی می کند.

- ابن تیمیه امام علی (ع) را فاسد معرفی می کند.

- و ….

مولف بیش از ۹۰ مورد از خطاهای ابن تیمیه را در این کتاب مطرح کرده است.

وی در خاتمه این کتاب از اتباع ابن تیمیه می خواهداجماعاتی را که ابن تیمیه در برخی مسائل مدعی شده است را ثابت کنند.

حجم: 15 MB

http://www.nbasirat.ir/up/uploads/138538178321.pdf


  • مدیر


د

ر 8 شوال  1344 هجری قمری وهابیان در اقدامی گستاخانه به قبرستان بقیع ریختند و گنبد و بارگاه 4 امام معصوم و فرزندان پیامبر را تخریب کردند. همان روز برای قانع کردن افکار عمومی در روزنامه ی ( ام القری) پرسش و پاسخی به چاپ رسید که در آن بر لزوم تخریب گنبد و بارگاه  استدلال شده بود. 
مهمترین دلیل آنان استدلال به یک روایت بود که آن در صحیح مسلم جلد 13 صفحه ی 61 کتاب الجنایز آمده است. اکنون به متن روایت دقت کنید: 
وکیع عن سفیان الثوری عن حبیب بن ابی ثابت عن ابی وایل  عن ابی الهیاج الاسدی، قال: قال لی علی بن ابی طالب الا ابعثک علی ما بعثنی علیه رسول الله، ان لا تدع تمثالا الا طمسته و لا قبرا مشرفا الا سویته.
یعنی: ابی الهیاج اسدی گفت: مولا علی (ع) به من فرمود: آیا دوست داری تو را به کاری برانگیزم که پیامبر مرا به آن دستور داد؟! پس از کنار هیچ تصویری مگذر مگر آنکه آن را محو کنی و از کنار قبری مگذر مگر آنکه آن را صاف کنی.
وهابیان به قسمت  دوم این روایت استدلال کردند که باید قبور را و گنبد و بارگاه را تخریب کرد. اکنون به بررسی این روایت در دو بعد سند و دلالت میپردازیم.  
اولا سند این روایت مشکل دارد: 
همانطور که در متن آمد مسلم این روایت را به واسطه ی پنج نفر از پیامبر نقل کرده. که هر پنج نفر از دیدگاه رجال شناسان مهم اهل تسنن دارای مشکلاتی هستند.
نفر اول که وکیع است احمد بن حنبل حدیث شناس بزرگ اهل تسنن معتقد است او در 500 حدیث خطا کرده. و آشنایی کامل با حدیث نداشته.( ابن حجر در تهذیب التهذیب جلد 11 صفحه ی 125). 
نفر دوم سفیان ثوریست که ابن حجر، رجالی  مشهور اهل تسنن او را مدلس - دزد حدیث- میداند و از ابن مبارک نقل کرده که او حدیث نقل میکرد من که رسیدم دیدم او در نقل خود تدلیس میکند همین که مرا دید از کار خود خجالت کشید. (تهذیب التهذیب جلد 4 صفحه ی 115).
نفر سوم حبیب ابن ابی ثابت است  که ابن حبان از عطا نقل میکند که او در حدیث تدلیس - دزدی - میکرد و از احادیث او پیروی نمیشود. (تهذیب التهذیب جلد 2 صفحه ی 178).
چهارم ابو وایل است که نام او شقیق بن سلمه ی اسدی کوفیست. و با علی بن ابیطالب سر سنگین بوده است. (تهذیب التهذیب جلد 4 صفحه ی 362).
پنجم ابی الهیاج اسدی است. که نام او حیان بن حصین است. هرچند تضعیفی درباره ی او نیست ولی ترمذی صاحب سنن از نقل احادیث او خود داری کرده و در مجموع صحاح سته جز این یک حدیث از او نقل نشده است. (تهذیب التهذیب جلد 3 صفحه ی 67) 
البته در نقد این روات غیر از ابن حجر در تهذیب التهذیب ، شمس الدین ذهبی هم در کتاب میزان الاعتدال   مطالبی نقل کرده که اهل تحقیق مراجعه خواهند کرد. بنابراین روایت   از اعتبار ساقط گردید . البته برای تکمیل بحث اشاره ای هم به دلالت آن میکنیم.
ثانیا دلالت این حدیث مشکل دارد: 
اما معنای حدیث هم ربطی به تخریب گنبد و بارگاه ندارد. زیرا عبارت مورد بحث از دو کلمه تشکیل شده که در صورت فهم آن دو میتوان دانست که اساسا معنای آن تخریب قبور نیست . آن دو کلمه عبارتند از (مشرفا ) و (سویته) .
مشرف از کلمه ی شرف آمده به معنای علو و بلندی. مثلا عرب به انسانهای دارای نژاد ، شریف میگوید.یا به کوهان شتر که از سایر اعضا بلندتر است (شرف الابل) میگوید. اکنون سوال اینجاست که مراد از مشرف در این عبارت چیست؟! آیا هر نوع بلندیی مراد است یا بلندی خاصی؟! فهم آن در گرو فهم کلمه ی دوم است.
اما کلمه ی (سویته ) از ماده ی تسویه گرفته شده و در ادبیات عرب دو کاربرد دارد. گاهی یک مفعولی استعمال میشود و گاهی دو مفعولی. و اگر دو مفعولی استعمال شود مفعول دوم معمولا با حرف (ب) همراه میگردد. و اگر دو مفعولی باشد برای مقایسه ی دو چیز باهم استعمال میگردد. مثلا وقتی دو خط را با هم برابر میکشند گفته میشود (سوی هذا بهذا) یعنی این خط با آن خط برابر شد. به خلاف آنجا که یک مفعولی استعمال میشود زیرا در این هنگام در مقام مقایسه ی دو چیز نیستیم بلکه مراد این است که سطح آن یک شی را صاف کرده ایم. مثلا نجار وقتی روی سطح یک چوب را صاف میکند میگوید: (سویت الخشب) یعنی روی چوب را صاف کردم.
با توجه به این مقدمه اکنون باید دانست که مراد از این روایت چیست؟! همانطور که از متن روایت پیداست این استعمال یک مفعولیست و در مقام مقایسه نیست. لذا معنای آن هم این است که باید روی قبر را از کجیها  صاف کرد و نه اینکه  قبر را با زمین برابر کرد. زیرا اگر مراد این بود که قبر با زمین برابر شود باید میفرمود که (سویت القبر بالارض) اما عبارت این نیست.
اتفاقا اگر از نزدیک قبور وهابیان را دیده باشید به صورت یک پشته از خاک ناهموار درست شده و این روایت از ساخت اینچنین قبور نهی میکند و دستور میدهد که سطح روی قبر نباید مانند پشت شتر باشد بلکه باید صاف باشد دقیقا مثل قبور شیعیان. بنابر این این روایت نمیگوید قبر را با زمین برابر کنید بلکه میگوید قبر را مسطح بسازید و نه شیب دار. 
البته شواهد دیگری هم گفته ی ما را تایید میکند. مثلا اجماع مسلمین چه شیعه و چه سنی اعتقاد دارند که مستحب است قبر یک وجب از زمین بلندتر باشد. علاوه بر کتب فقهی شیعه رجوع کنید به کتاب الفقه علی المذاهب الاربعه جلد 1 صفحه ی 420 تا نظر همه ی فقهای اهل تسنن را در اینباره ببینید. پس نمیشود ادعا کرد این روایت حکم به برابری قبر با زمین میکند. از اینها گذشته اگر حتی بپذیریم که این روایت ادعای آنان را ثابت کند نهایتا باید حکم به تخریب قبر میدادند و نه اینکه حکم به تخریب بنای روی آن و گنبد و حجره ی آن.
لذا ابن حجر در ارشاد الساری جلد 2 صفحه ی 468 ضمن تاکید استحباب مسطح بودن روی قبر مینویسد: (منظور از حدیث آبی الهیاج آن نیست که قبر با زمین یکسان باشد بلکه   مقصود آن است که روی قبر صاف و مسطح گردد ، هرچند خود قبر بلندتر از زمین باشد).
نتیجه: حدیثی که وهابیان با استناد به آن قبور و حرم امامان بقیع را خراب کردند ، هم از حیث سند مشکل دارد و هم از حیث دلالت . و معنای آن هرگز تخریب قبور نبوده و نیست.

  • مدیر