شناخت وهابیت

...پایگاهی جهت شناخت فرقه ضاله ی وهابیت

شناخت وهابیت

...پایگاهی جهت شناخت فرقه ضاله ی وهابیت

۳۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «وهابیت» ثبت شده است

منابع عربستان گزارش دادند که مفتی کل عربستان سعودی روز شنبه 24 اسفندماه در بیمارستان نیروهای امنیتی این کشور بستری شده است.


براساس این گزارش، عبدالعزیز آل‌الشیخ به علت زمین خوردن در خانه دچار شکستی در ناحیه کمر شده و پس از انتقال به بیمارستان در بخش مراقبت‌های ویژه بستری شده است.


مفتی اعظم سعودی و وزیر فتوا که خصومت عجیبی با امام حسین(ع) و شیعیان دارد از نسل محمدبن عبدالوهاب موسس وهابیت است و پس از بن باز متصدی این منصب شده و نابینایی‌اش از جمله ویژگی‌هایست که از همان ابتدا جلب توجه می‌کند.


یکی از اطرافیان نزدیک آل‌شیخ اعلام کرده که مشکل حادی برای مفتی اعظم پیش نیامده و درحال حاضر اوضاع جسمانی وی مساعد اعلام شده است.


این مفتی وهابی که در حال حاضر در حکومت عربستان از جایگاه وزارت برخوردار است در سال 1362ق در شهر مکه به دنیا آمده و فرزندش در عاشورای حسینی مراسم ازدواج خویش را برگزار کرد. وی یکی از کسانی است که فتوای تخریب قبور ائمه اهل بیت علیهم السلام در عراق را صادر کرده‌اند.

  • مدیر

وهابیون کور دل بشنوید، شهادت مادرم افسانه نیست...

  • مدیر

احمد ابو حمزة، از علمای بزرگ وهابی و عضو هیات امر به معروف و نهی از منکر عربستان، در صفحه توییتر خود نوشت:


خوردن فُستُق (پسته) حرام است. زیرا اگر حرف " ت " را از آن حذف کنیم، فِسق میشود. و این کلمه به ارتکاب گناهان دعوت می کند!!! :|
  • مدیر

** تزئین کردن ماشین های کروهک تروریستی داعش، با سر های بریده شده شیعیان **

روی شیشه ماشین نوشته شده: جئناکم بالذبح یا رافضة.
یعنی: برای سر بریدن شیعیان آمده ایم.

  • مدیر

ان شا الله روزی همشون بشه



دریافت
مدت زمان: 32 ثانیه

حتما مشاهده کنید...

  • مدیر

ریختن خون میکی موس حلال است!

چندی پیش یکی از مفتی وهابی "میکی ماوس" را مرتد و ریختن خون آن را حلال کرده است!! فارغ از اینکه میکی ماوس یک شخصیت کارتونی بوده و همین موضوع موجب انفجار بمب خنده در خبرگزاری‌ های غربی و آمریکایی شده و دست مایه طنز طنزپردازان گردیده است.


  • مدیر

  • مدیر
همفر ماجرای چگونگی شستشوی مغزی محمد ابن عبدالوهاب را اینگونه شرح می دهد:

«من‌ میان‌ خودم‌ و (محمد) محکمترین‌ ارتباط‌ ها را برقرار ساختم‌، و مرتب‌ در او می‌دمیدم‌، و می‌گفتم‌ او خیلی‌ بیشتر از (علی و عمر) می‌فهمد، و می‌گفتم‌: اگر در زمان‌ رسول‌ خدا بودی‌ حتما تو را برای‌ خودش‌ به جانشینی‌ انتخاب‌ می‌کرد، و مرتب‌ به‌ او می‌گفتم‌: من‌ امید بسیاری‌ دارم‌ که‌ روزی‌ اسلام‌ به‌ دست‌ تو تجدید شود، زیرا تو تنها نجات‌ دهنده‌ای‌ هستی‌ که‌ امید است‌ به‌ وسیله تو اسلام‌ از این‌ سقوط‌ نجات‌ یابد... با محمد قرار گذاشتم‌ که‌ در تفسیر قرآن‌ طبق‌ افکار خودمان‌ بحث‌ کنیم‌، و کاری‌ به‌ افکار مذاهب‌ و بزرگان‌ اسلام‌ نداشته‌ باشیم‌، و بدین‌ منوال‌ با همدیگر قرآن‌ را می‌خواندیم‌ و در قسمت‌هائی‌ از آن‌ بحث‌ می‌کردیم‌ ـ و منظور من‌ از این‌ سبک‌ بحث‌ این‌ بود که‌ محمد را به دام‌ اندازم‌ ـ و محمد هم‌ مرتب‌ برای‌ آنکه‌ روشنفکری‌ و آزاد فکری‌ خودش‌ را ثابت‌ کند بیشتر نظریاتی‌ که‌ من‌ می‌دادم‌ می‌پذیرفت‌» 
  • مدیر

مقدمه

بیش از سیصد سال است که جامعه بزرگ اسلامی از پدیده ای به نام وهابیت رنج می برد که پیامدهای جبران ناپذیر و زیان بار این گروه سالهاست که جهان اسلام را مورد تهدید قرار داده است. اندیشه های مخرب و بدعت گذار وهابی براساس اعتقادات موجود در فقه حنبلی در قرن چهارم پایه گذاری شد که با حلول تعاریف سلفی در قرن هشتم احیا گردید و در قرن دوازدهم سازمان یافت و در قرن چهاردهم هجری  این مکتب به عنوان کالای سیاسی ازنقطه ای به نقطه دیگر صادر می گردید.. تاریخچه و جریان شناسی این گروه نشان از توطئه هایی دارد که دولتهای استعمارگر بر علیه مسلمین طراحی کرده اند تا با ایجاد انشقاق و تفرقه بین امت اسلامی و تزریق ادبیات زور و بدون پشتوانه عقلی در اعتقادات اسلامی، راه را برای حاکمیت خویش بر جهان اسلام باز نموده و تئوری تفرقه بیانداز و حکومت کن را در جهان اسلام عملی کنند.

  • مدیر

فرقه وهابیت مانند برخی از فرقه های دیگر ریشه در مبانی و عملکرد رهبران و بنیانگذاران آن دارد. بر این اساس لازم است مبانی و عملکرد بنیانگذار این فرقه بررسی شود. این فرقه منسوب به "محمد بن عبدالوهاب" از مردم "نجد" است که در سال 1115 ق در شهر عُیینه متولد شد ـ که پدرش در آن شهر قاضی بود ـ . وی از همان کودکی به مطالعه کتاب های تفسیر و عقاید و حدیث سخت علاقه داشت و فقه حنبلی را نزد پدر خود که از علمای حنبلی بود آموخت. محمد بن عبدالوهاب از آغاز جوانی، بسیاری از اعمال مذهبی مردم "نجد" را زشت می شمرد. او در سفری که به زیارت خانه خدا رفته بود، بعد از انجام مناسک حج به "مدینه" رفت و در آن جا توسل مردم به پیامبر را که در نزد قبر حضرت انجام می دادند، انکار کرد. سپس به "نجد" مراجعت نمود و از آن جا به بصره رفت و مدتی در آن شهر ماند و با بسیاری از اعمال مردم آن شهر نیز مخالفت نمود. مردم بصره وی را از شهر خود بیرون کردند. در این هنگام که 1139 هجری بود، پدرش عبدالوهاب از "عیینه" به "حریمله" انتقال یافت. وی با پدرش ملازم شد و کتاب هایی را نزد پدر فرا گرفت و به انکار عقاید مردم "نجد" پرداخت. به این مناسبت میان او و پدرش نزاع و جدال در گرفت. هم چنین بین او و مردم "نجد" منازعات سختی رخ داد و این امر چند سال دوام یافت. تا این که پدرش "عبدالوهاب" در سال 1153 از دنیا رفت. وی پس از مرگ پدر علناً به اظهار عقاید خود پرداخت و قسمتی از اعمال مذهبی مردم را انکار نمود. جمعی از مردم حریمله از وی پیروی کردند و کار وی شهرت یافت. وی از شهر حریمله به شهر عینیه رفت. رئیس شهر عیینه در آن وقت عثمان بن حمد بود. عثمان عقاید شیخ را پذیرفت و او را گرامی داشت و قول داد که وی را یاری کند. شیخ محمد نیز اظهار امیدواری کرد که همه اهل نجد از عثمان بن حمد حمایت کنند. خبر دعوت شیخ محمد و کارهای او به امیر احسا رسید. وی نامه ای برای عثمان نوشت که شیخ را نزد او بفرستد و عثمان عذر شیخ را خواست. شیخ در سال 1160 پس از آن که از عیینه بیرون رانده شد، رهسپار درعیه از شهر های معروف نجد گردید. در آن وقت امیر درعیه، محمد بن مسعود جدّ آل سعود بود. وی به دیدن شیخ محمد رفت و به وی عزت و نیکی را بشارت داد. شیخ محمد نیز غلبه و قدرت محمد بن سعود را بر همة بلاد نجد بشارت داد. بدین ترتیب ارتباط میان آن دو شکل گرفت. حمایت محمد بن سعود از شیخ محمد موجب شد که وی بر عقاید و افکار خود پافشاری کند. هر کدام از مسلمانان که از عقاید وی پیروی نمی کردند، کافر محسوب می شدند و برای جان و مال و ناموس آنان ارزشی قایل نبود. جنگ هایی که وهابیان در نجد و خارج از آن از قبیل یمن و حجاز و اطراف سوریه و عراق می کردند، بر همین پایه قرار داشت. هر شهری که با جنگ و غلبه بر آن دست می یافتند، برای آن ها حلال بود. کسانی که با عقاید او موافقت می کردند، باید با وی بیعت نمایند و اگر کسانی به مقابله بر می خیزند؛ باید کشته شوند و اموالشان تقسیم گردد. طبق این رویه مثلاً از اهالی یک قریه به نام فصول در شهر احسا سیصد مرد را به قتل رسانیدند و اموالشان را به غارت بردند!. سرانجام شیخ محمد بن عبدالوهاب در سال 1206 درگذشت و پس از وی پیروان او به همین روش ادامه داند، مثلاً در سال 1216 امیر سعود سپاهی مرکّب از بیست هزار را مجهز کرد و به کربلا حمله ور شدند. سپاه وهابی آن چنان رسوایی در شهر کربلا به بار آوردند که پنج هزار تن و یا بیشتر (تا بیست هزار) را به قتل رساندند.

بر این اساس آیین وهابیت بر اساس عملکرد، عقاید و باورهای شیخ محمد بن عبدالوهاب شکل گرفت. امروزه نیز این فرقه بر عقاید شیخ محمد و دیگر رهبران آن پافشاری می نمایند. اما عقاید آنان: فرقه وهابیه مبتنی بر اصول و عقایدی است که در این جا به بعضی از آن ها اشاره می شود: - وهابی ها معتقدند که هیچ انسانی نه موحد است و نه مسلمان مگر این که اموری را ترک کنند، از جمله: به وسیلة هیچ یک از رسولان و اولیای پروردگار به خدا توسّل نجوید. هر کس اقدام به این کار کند، مشرک می باشد،

از این رو وهابیان زیارت قبر پیامبر و ائمه(ع) را جایز نمی دانند و باور دارند که هر کس از پیامبر(ص) طلب شفاعت کند، مانند این است که از بت ها شفاعت خواسته است.

از مسائل دیگری که وهابیان دربارة آن حساسیت خاصی دارند، تعمیر قبور و ساختن بنا روی قبر پیامبر و اولیای الهی و صالحان است. برای نخستین بار این مسئله را "ابن تیمیه" و شاگرد معروف او "ابی القیم" عنوان کرد و بر تحریم ساختن بنا و لزوم ویرانی آن فتوا داده اند.

بر همین اساس سعودی ها هنگامی که در سال 1344 هجری بر مکه و مدینه و اطراف آن تسلط پیدا کردند، به فکر افتادند که برای تخریب مشاهد و آثار خاندان رسالت و صحابه پیامبر مستمسکی به دست آورند و اقدام نمایند.

وهابیان بر این باورند که مسلمانان در طی قرون، از آیین اسلام منحرف شده اند و در دین خدا بدعت هایی نهاده اند که با شرع اسلام مخالف می باشد. بر این اساس باید از اصولی که پیامبر(ص) تعیین کرده است، پیروی نمود. بنابر عقاید وهابیان، هیچ کس حق ندارد همان گونه که نمی تواند از پیامبر(ص) شفاعت بخواهد به رسول خدا سوگند یاد کند و از الفاظی مانند: به حق محمد و ... استفاده نماید،

زیرا قسم خوردن به دیگران و درخواست حاجت از غیر خداوند با آیات قرآن منافات دارد: "فلا تدعوا مع الله احداً".

نیز معتقدند : تشییع جنازه و سوگواری حرام است؛ زیرا ارواح اموات کاری نمی توانند بکنند و در امور دنیوی و اخروی نمی توانند دخالت داشته باشند.

وهابیان معتقدند القابی را که بر عزت و احترام دلالت دارند، در مورد انسان ها نباید به کار برد و ناصواب است؛ زیرا احترام و تعظیم تنها شایسته خداوند است. - وهابیون به جنگ با دیگر فرقه ها و مذاهب اسلامی معتقد هستند و مدعی اند یا باید به آیین وهابیت در آیند و یا جزیه دهند، از این رو همیشه با مسلمانان دیگر به جنگ می پردازند و آنان را به کفر متهم نموده و اموال و نوامیس بقیه را حلال می دانند. آنان باور دارند که هر کس مرتکب گناه کبیره شود، کافر است.

  • مدیر