شناخت وهابیت

...پایگاهی جهت شناخت فرقه ضاله ی وهابیت

شناخت وهابیت

...پایگاهی جهت شناخت فرقه ضاله ی وهابیت

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «وحدت شیعه و سنی» ثبت شده است

زبیر بن بکّار از محمد بن اسحاق نقل می کند که بعد از جریان سقیفه، یکی از فرزندان ابولهب خدمت علی «ع» آمد و شروع کرد در ستایش علی «ع» و نفی جناب ابوبکر و جناب عمر حرف زدن. در حالی که پیش از این دشمن علی «ع» بود! گفت که حکومت حق علی است. حضرت را به قیام علیه خلیفه اول تحریک کرد و گفت که ما در کنار تو ایستاده ایم. حضرت لحظاتی به او نگاه کردند و فرمودند: « سلامة دینه احبّ الینا من غیره». سالم ماندن اصل اسلام در نظر من مهم تر از حکومت است. شما از کِی طرفدار من شدید؟! شما که تا دیروز در جبهه مخالف اسلام بودید!

همچنین بعد از سقیفه ابوسفیان پدر معاویه از کنار خانه پیامبر «ص» گذشت و گفت: ای خاندان هاشم، ای فرزندان عبدمناف، آیا راضی شدید که این فرومایه فرزند فرومایه حاکم شما شود؟ آمد پیش امیرالمومنین «ع» و گفت: علیه ابوبکر قیام کن و من با تو هستم. استدلال او این بود که قبیله ابوبکر از قبائل دسته دوم است و خلافت باید در قبیله مهمی مثل قبیله ما باشد! حضرت امیر«ع» به او فرمود : تو که رهبر کفر بودی و بعد از فتح مکه از روی ترس مسلمان شدی، از کِی دلسوزتر از ما نسبت به اسلام شده ای؟!

ابوسفیان بعد از اینکه از حضرت امیر «ع» ناامید می شود، سراغ عباس عموی پیامبر «ص» می آید. می گوید: تو به میراث محمد شایسته تر از دیگران هستی. دستت را جلو بیاور تا همین الان با تو بیعت کنم. عباس خندید و گفت: «ای ابوسفیان چیزی را که علی نمی پذیرد، عباس نخواهد پذیرفت.» یعنی من زرنگ تر از تو هستم. رفتی پیش علی تا فتنه راه بیندازی وقتی نتوانستی سراغ من آمده ای.

  • مدیر

حضرت علی (ع) در نامه 62 نهج البلاغه میفرماید:


وقتی رسول خدا «ص» از دنیا رفتند بین مسلمانان بر سر حکومت پس از ایشان اختلاف افتاد. من ابتدا باور نمی کردم که در این زمینه اختلافی پیش آید ولی این کار انجام شد. من اعتراض کردم. اول بیعت نکردم. چیزهایی را به یادشان آوردم که خود تایید کردند. اما بعد دیدم که جریان تضعیف اصل اسلام و قرآن در حال تقویت است. خیلی از تازه مسلمان ها به ارتداد افتادند. ترسیدم که موج ارتداد تقویت شود و اصل دین خدا به خطر بیفتد. ترسیدم از اینکه اگر در این لحظه به خاطر اسلام فداکاری نکنم و اجازه بدهم بین مسلمین جنگ داخلی رخ بدهد، اصل اسلام در خطر می افتد. من باید انتخاب می کردم بین خلافت و بقای اصل اسلام. اگر در این شرایط بر حق خود پافشاری کنم، اسلام در خطر می افتد. اگر حکومت به دست من بیفتد بعد از چندسال تمام می شود اما اگر اسلام ضربه بخورد دیگر قابل برگشت نیست. من در آن زمان به تکلیف خود عمل کردم و بیعت کردم و اجازه ندادم که باطل پیشروی کند و حق زائل گردد. (نقل به مضمون)


  • مدیر

در پی رویکردهای تفرقه افکنانه و توهین آمیز آقای حسن اللهیاری در شبکه ماهواره ای "اهل بیت"، یکی از مومنان پرسشی را درباره اقدامات این شبکه از دفتر حضرت آیت الله العظمی سیستانی در نجف اشرف داشته است.


دفتر حضرت آیت الله العظمی سیستانی در پاسخ به این پرسش، با نقد جدی رویکرد آقای حسن اللهیاری و شبکه منتسب به او در توهین به مراجع و بزرگان تشیع و نمایندگان بارز مراجع شیعه همچنین یادآور شده اند: آقای حسن اللهیاری علاوه بر مراجع شیعه و نمایندگان بارز آنان، شخصیت ها و مقدسات اهل سنت را نیز با الفاظ درشت و احیانا توهین آمیز یاد می کند. این شیوه مغایر با تعالیم ائمه اطهار علیه السلام است و موجب تفرقه بین مذاهب اسلامی گشته و عواقب خطرناکی برای همزیستی مسالمت آمیز و سازنده مسلمانان مذاهب مختلف در بلاد اسلامی از جمله ترویج و ترغیب به خشونت و نزاع بین مسلمانان را به دنبال خواهد داشت. 


بر این مبنا مرجعیت شیعه ضمن نقد و تقبیح این گونه رفتار اختلاف انگیز آقای حسن اللهیاری و رسانه منتسب به او، مومنین را به هوشیاری در برابر این گونه اقدامات دعوت کرده و از مومنین می خواهد که فریب مظاهر بعضا جذاب این رسانه ها را نخورند و عواطف آنها موجب نشود که عواقب ناگوار و خظرناک این اقدامات تفرقه افکنانه و توهین آمیز نادیده گرفته شود.


  • مدیر

اخیرا شبکه بی‌بی‌سی در مستندی به بررسی شبکه‌های طائفه‌ای و مذهبی شیعه و سنی پرداخته و مسائل مالی و محتوایی آنها را بررسی کرده است؛ یادداشت زیر که توسط مجله الکترونیکی «اخوت» منتشر شده به این سوال جواب داده است که چرا «بی‌بی‌سی» دغدغه وحدت اسلامی پیدا کرده است؟



«شیعه و سنی در سوریه و عراق به جان هم افتاده‌اند. .. انفجارهای روزانه فرقه‌ای این کشورها را خراب کرده است ... بودجه شبکه‌های افراطی را مردمان همین کشورهای اسلامی می‌دهند ...» اینها بخشی از متن راوی مستندی است که چندی پیش شبکه بی‌بی‌سی عربی آن را با عنوان «اثیر الکراهیة» تولید کرد و پس از آن بخش فارسی این شبکه آن را دوبله و پخش کرد.


اما سؤال اینجاست که چرا بی‌بی‌سی به چنین موضوعی علاقمند شده است؟ برای پاسخ به این سؤال به سه نکته اشاره می‌کنیم.



الف) اسلام‌هراسی پروژه موازی اختلافات‌افکنی مذهبی است. اگر تا یک دهه قبل، اسلام‌هراسی محور فعالیت‌های غربی‌ها را شکل می‌داد ولی بیداری روز افزون مسلمانان و توفیقات اولیه‌ای که در مساله بیداری اسلامی به‌دست آوردند غربی‌ها را از موفقیت اسلام‌گرایان دچار نگرانی فراوان کرد لذا پروژه اختلاف‌افکنی مذهبی را که از قبل شروع شده بود سرعت بیشتری بخشیدند. در این مسیر، درگیری‌های عراق و بحران سوریه که از آن روایت درگیری شیعه و سنی شد، بر تسریع این روند افزود.


اما روی دیگر خونریزی‌های عراق و سوریه و روایت روزانه آنها در غرب چیز دیگری است. این خونریزی‌ها برای غرب فایده دیگری هم دارد و آن تخریب چهره اسلام در میان ساکنان غرب است که آمار گرایش به اسلام در آن بیداد می‌کند.


ب) سخنان آیت‌الله خامنه‌ای و متهم کردن غربی‌ها و خصوصا انگلستان در حمایت از این فتنه‌انگیزی را دلیل دیگری بر انگیزه ساخت این مستند باید دانست. اینان همواره از روشن شدن چهره حقیقی ماجرا هراس داشته و دارند. اگر مسلمانان اندکی تامل کنند که چرا شبکه‌های فتنه‌گر در غرب مستقرند و یا بدانند که چرا آنان از این شبکه‌ها حمایت می‌کنند قطعا در مواضع‌شان تجدید نظر خواهند کرد و انگشت اتهام را به سوی دشمن مشترک خویش خواهند گرفت.


از همین روست که بی‌بی‌سی فرار به جلو می‌کند و سعی می کند خود، طلبکار ماجرا شده و به دنبال مجرمانی بگردد که به تعبیر این مستند معلوم نیست از کجا حمایت می شوند!!


ج) انگلستان همواره در منش دیپلماتیک و نیز سبک رسانه‌ای خود روباه‌گونه بوده است لذا رادیو و تلویزیون بی‌بی‌سی همواره مسیری را رفته است که مخاطب عام او را منصف و بی‌طرف تصور می‌کند. تفاوت سبک بی‌بی‌سی و سی‌ان‌ان در همین اشاره‌های مضمونی و غیرصریح به موضع خویش و انتقال مطلوب به مخاطب در قالب غیرمستقیم است.


در جهان عرب، الجزیره نیز سعی داشته تا بی‌بی‌سی گونه عمل کند و شفافیتی مانند العربیه نداشته باشد؛ شاید ریشه مخاطبان گسترده آن نیز همین مساله باشد از همین رو این بنگاه خبری همواره درباره موضوعاتی که اتفاقا بیشتر مورد اتهام است دست پیش می‌گیرد و وارد میدان می‌شود تا قرائت خود را از آن مساله به مخاطب منتقل نماید.


در پایان باید به این نکته اذعان کرد که این شبکه‌های تحریک‌کننده قبل از بیداری اسلامی هم کار خود را شروع کرده بودند. دقیقا زمانی که غرب به این نتیجه رسید موج اسلام‌گرایی قابل کنترل نیست اقدام به ترویج آنان کرد ولی دیگر دیر شده بود و مردم به میدان آمدند و دیکتاتورهای غرب‌گرا را سرنگون کرده بودند؛ حالا این ابزارها برای انحراف جریان به کار آمده‌اند.

  • مدیر