شناخت وهابیت

...پایگاهی جهت شناخت فرقه ضاله ی وهابیت

شناخت وهابیت

...پایگاهی جهت شناخت فرقه ضاله ی وهابیت

ما در عین حال که شدیداً متأثر و عزادار از این قتل عام بی‌سابقه امت محمد - صلی الله علیه و آله و سلم - و پیروان ابراهیم حنیف و عاملین به قرآن کریم گردیده‌ایم ولی خداوند بزرگ را سپاس می‌گزاریم که دشمنان ما و مخالفین سیاست اسلامی ما را از کم عقلان و بیخردان قرار داده است، چرا که خودشان هم درک نمی‌کنند که حرکتهای کورشان سبب قوّت و تبلیغ انقلاب ما و معرف مظلومیت ملت ما گردیده است و در هر مرحله‌ای سبب ارتقای مکتب و کشورمان را فراهم کرده‌اند که اگر از صدها وسیله تبلیغاتی استفاده می‌کردیم و اگر هزاران مبلّغ و روحانی را به اقطار عالم می‌فرستادیم تا مرز واقعی بین اسلام راستین و اسلام امریکایی و فرق بین حکومت عدل و حکومت سرسپردگان مدعی حمایت از اسلام را مشخص کنیم، به صورتی چنین زیبا نمی‌توانستیم، و اگر می‌خواستیم پرده از چهره کریه دست نشاندگان آمریکا برداریم و ثابت کنیم که فرقی بین محمدرضاخان و صدام امریکایی و سران حکومت مرتجع عربستان در اسلام زدایی و مخالفتشان با قرآن نیست و همه نوکر امریکا هستند و مأمور خراب کردن مسجد و محراب و مسئول خاموش نمودن شعله فریاد حق طلبانه ملتها، باز به این زیبایی میسر نمی‌گردید، و همچنین اگر می‌خواستیم به جهان اسلام ثابت کنیم که کلیدداران کنونی کعبه لیاقت میزبانی سربازان و میهمانان خدا را ندارند و جز تأمین امریکا و اسرائیل و تقدیم منافع کشورشان به آنان کاری از دستشان برنمی آید، بدین خوبی نمی‌توانستیم بیان کنیم و اگر می‌خواستیم به دنیا ثابت کنیم که حکومت آل سعود، این وهابیهای پست بیخبر از خدا بسان خنجرند که همیشه از پشت در قلب مسلمانان فرو رفته‌اند، به این اندازه که کارگزاران ناشی و بی‌اراده حاکمیت سعودی در این قساوت و بی رحمی عمل کرده‌اند، موفق نمی‌شدیم و حقا که این وارثان ابی سفیان و ابی لهب و این رهروان راه یزید روی آنان و اسلاف خویش را سفید کرده‌اند.


سخنرانی امام خمینی به مناسبت فاجعه خونین مکه (کشتار زائران ایرانی توسط مأموران آل سعود 12 مرداد 66)


  • مدیر

غرب در دهه‌هاى بیدارى اسلامى و بویژه سالهاى اخیر پس از شکستهاى پیاپى از ایران و افغانستان تا عراق و لبنان و فلسطین و اینک مصر و تونس و ... کوشیده است پس از شکست تاکتیک اسلام‌ستیزى و خشونت علنى، به تاکتیک بدل‌سازى و تولید نمونه‌هاى تقلبى دست بزند، تا عملیات تروریزم ضد مردمى را به جاى «شهادت‌طلبى»، «تعصب و تحجر و خشونت» را به جاى «اسلامگرائى و جهاد»، «قومیت‌گرائى و قبیله‌بازى» را به جاى «اسلام‌خواهى و امت‌گرائى»، «غربزدگى و وابستگى اقتصادى و فرهنگى» را به جاى «پیشرفت مستقل»، سکولاریزم» را به جاى «علم‌گرائى»، «سازشکارى» را به جاى «عقلانیت»، «فساد و هرج و مرج» اخلاقى را به جاى «آزادى»، «دیکتاتورى» را به نام «نظم و امنیت»، «مصرف‌زدگى، دنیاگرائى و اشرافیگرى» را به نام «توسعه و ترقى»، «فقر و عقب‌ماندگى» را به نام «معنویت‌گرائى و زهد» قلمداد کند.


خطبه عربی نماز جمعه تهران 14 بهمن ماه 1390


  • مدیر

استکبار جهانی از طریق به وجود آوردن وهابیت سعی کرده است در داخل جامعه ی اسلامی، مرکز امنی را برای خود ایجاد کند و شما (علمای اهل سنت) باید به طور صریح و آشکار مردم را نسبت به نقش وهابیون در ضربه زدن به وحدت اسلامی آگاه کنید.


...سردمداران وهابیت در بقاع اسلام از تصریح بر وابستگی، رفاقت و طرفداری خود با دشمنان اسلام یعنی آمریکا ابائی ندارند و به دوستی خود با دشمنان دین خدا مباهات می کنند. دوستی وهابیون با دشمنان خدا به معنای همپیمانی، وابستگی و حراست از منافع شیاطین است. 


رهبر معظم انقلاب در دیدار گروهی از روحانیون، ائمه جمعه و استاید حوزه های علمیه اهل سنت 5 تیرماه 1368


  • مدیر

جنبش وهابیت یک طرز تفکر است که ریشه آن به قرن چهارم و اعلام آن رسما در قرن دوازدهم توسط محمد ابن عبدالوهاب صورت پذیرفت واز بین رهبران سابق این آیین تاثیر گذارترین آن ابن تیمیه بود که در اثر پافشاری بر عقاید خویش از طرف علماء اسلام تکفیر و راهی زندان شد و در همانجا در گذشت وهابیان با افکار خشن خود باعث ایجاد اختلاف و تشتت و درگیری میان مسلمین شدند و استعمار را خشنود نمودند محمدبن عبدالوهاب به توحید دعوت می کرد .اما توحید غلطی که او می گفت ،هر کس می پذیرفت خون و مالش سالم می ماند و گرنه مانند کفار حربی حلال و مباح بود.

جنبش وهابیت شعار بازگشت به گذشته را می دهد .ضد تجدد هستند و اعتقاد دارند که باید آثار تمدنی و تاریخی تخریب شوند و هرگونه ساختن بقعه بر مزار بزرگان ،توسل جستن به پیامبر و اهل بیت و زیارت اهل بیت و..... را بدعت می شمارند و هر کس چه از اهل سنت باشد چه شیعه باشد واین کارها را انجام دهد کافر است و باید خونش ریخته شود . این گروه متعصب باعث شدند که مسلمانان در بین مردم جهان به جماعتی آدم کش معرفی شوند ولی بررسی ها نشان می دهد که وهابیون متعصب به پایان عمر خود نزدیک شدنند.

  • مدیر
همفر ماجرای چگونگی شستشوی مغزی محمد ابن عبدالوهاب را اینگونه شرح می دهد:

«من‌ میان‌ خودم‌ و (محمد) محکمترین‌ ارتباط‌ ها را برقرار ساختم‌، و مرتب‌ در او می‌دمیدم‌، و می‌گفتم‌ او خیلی‌ بیشتر از (علی و عمر) می‌فهمد، و می‌گفتم‌: اگر در زمان‌ رسول‌ خدا بودی‌ حتما تو را برای‌ خودش‌ به جانشینی‌ انتخاب‌ می‌کرد، و مرتب‌ به‌ او می‌گفتم‌: من‌ امید بسیاری‌ دارم‌ که‌ روزی‌ اسلام‌ به‌ دست‌ تو تجدید شود، زیرا تو تنها نجات‌ دهنده‌ای‌ هستی‌ که‌ امید است‌ به‌ وسیله تو اسلام‌ از این‌ سقوط‌ نجات‌ یابد... با محمد قرار گذاشتم‌ که‌ در تفسیر قرآن‌ طبق‌ افکار خودمان‌ بحث‌ کنیم‌، و کاری‌ به‌ افکار مذاهب‌ و بزرگان‌ اسلام‌ نداشته‌ باشیم‌، و بدین‌ منوال‌ با همدیگر قرآن‌ را می‌خواندیم‌ و در قسمت‌هائی‌ از آن‌ بحث‌ می‌کردیم‌ ـ و منظور من‌ از این‌ سبک‌ بحث‌ این‌ بود که‌ محمد را به دام‌ اندازم‌ ـ و محمد هم‌ مرتب‌ برای‌ آنکه‌ روشنفکری‌ و آزاد فکری‌ خودش‌ را ثابت‌ کند بیشتر نظریاتی‌ که‌ من‌ می‌دادم‌ می‌پذیرفت‌» 
  • مدیر

خاطرات مستر همفر، جاسوس بریتانیا در خاورمیانه یا اعتراف‌های یک جاسوس بریتانیایی عنوان کتابی است که شرح خاطرات شخصی بنام مِستِر همفر(مامور دولت بریتانیا در قرن ۱۸ میلادی) منتشر شده و به تشریح نقش او در شکل‌گیری دیدگاه وهابیت در کشورهای مسلمان می‌پردازد.در غرب این اثر یک خاطرات ساختگی و جعلی تلقی می‌شود و از آن بعنوان نسخه «انگلو فوبیک» پروتکل بزرگان صهیون یاد می‌شود.


دریافت
حجم: 1.21 مگابایت
توضیحات: دانلود کتاب خاطرات مستر همفر با فرمت Pdf

  • مدیر

مقام معظم رهبرى مى فرماید: از اول، وهّابیّت را براى ضربه زدن به وحدت اسلام و ایجاد پایگاهى ـ مثل اسرائیل ـ در بین جامعه‏ى مسلمان‏ها به‏وجود آوردند. همچنان که اسرائیل را براى این‏که پایگاهى علیه اسلام درست کنند، به وجود آوردند، حکومت وهّابیّت و این روءساى نجد را به‏وجود آوردند تا داخل جامعه‏ى اسلامى، مرکز امنى داشته باشند که به خودشان وابسته باشد و مى‏بینید هم که وابسته‏اند. الان این سلاطینى که در بقعة‏الاسلام وهّابى هستند، از این که به وابستگى و رفاقت و طرفدارى خودشان از سیاست‏هاى دشمنان اسلام - یعنى آمریکا - تصریح کنند، ابایى ندارند و آن را پوشیده نمى‏دارند.

  • مدیر

مقدمه

بیش از سیصد سال است که جامعه بزرگ اسلامی از پدیده ای به نام وهابیت رنج می برد که پیامدهای جبران ناپذیر و زیان بار این گروه سالهاست که جهان اسلام را مورد تهدید قرار داده است. اندیشه های مخرب و بدعت گذار وهابی براساس اعتقادات موجود در فقه حنبلی در قرن چهارم پایه گذاری شد که با حلول تعاریف سلفی در قرن هشتم احیا گردید و در قرن دوازدهم سازمان یافت و در قرن چهاردهم هجری  این مکتب به عنوان کالای سیاسی ازنقطه ای به نقطه دیگر صادر می گردید.. تاریخچه و جریان شناسی این گروه نشان از توطئه هایی دارد که دولتهای استعمارگر بر علیه مسلمین طراحی کرده اند تا با ایجاد انشقاق و تفرقه بین امت اسلامی و تزریق ادبیات زور و بدون پشتوانه عقلی در اعتقادات اسلامی، راه را برای حاکمیت خویش بر جهان اسلام باز نموده و تئوری تفرقه بیانداز و حکومت کن را در جهان اسلام عملی کنند.

  • مدیر

فرقه وهابیت مانند برخی از فرقه های دیگر ریشه در مبانی و عملکرد رهبران و بنیانگذاران آن دارد. بر این اساس لازم است مبانی و عملکرد بنیانگذار این فرقه بررسی شود. این فرقه منسوب به "محمد بن عبدالوهاب" از مردم "نجد" است که در سال 1115 ق در شهر عُیینه متولد شد ـ که پدرش در آن شهر قاضی بود ـ . وی از همان کودکی به مطالعه کتاب های تفسیر و عقاید و حدیث سخت علاقه داشت و فقه حنبلی را نزد پدر خود که از علمای حنبلی بود آموخت. محمد بن عبدالوهاب از آغاز جوانی، بسیاری از اعمال مذهبی مردم "نجد" را زشت می شمرد. او در سفری که به زیارت خانه خدا رفته بود، بعد از انجام مناسک حج به "مدینه" رفت و در آن جا توسل مردم به پیامبر را که در نزد قبر حضرت انجام می دادند، انکار کرد. سپس به "نجد" مراجعت نمود و از آن جا به بصره رفت و مدتی در آن شهر ماند و با بسیاری از اعمال مردم آن شهر نیز مخالفت نمود. مردم بصره وی را از شهر خود بیرون کردند. در این هنگام که 1139 هجری بود، پدرش عبدالوهاب از "عیینه" به "حریمله" انتقال یافت. وی با پدرش ملازم شد و کتاب هایی را نزد پدر فرا گرفت و به انکار عقاید مردم "نجد" پرداخت. به این مناسبت میان او و پدرش نزاع و جدال در گرفت. هم چنین بین او و مردم "نجد" منازعات سختی رخ داد و این امر چند سال دوام یافت. تا این که پدرش "عبدالوهاب" در سال 1153 از دنیا رفت. وی پس از مرگ پدر علناً به اظهار عقاید خود پرداخت و قسمتی از اعمال مذهبی مردم را انکار نمود. جمعی از مردم حریمله از وی پیروی کردند و کار وی شهرت یافت. وی از شهر حریمله به شهر عینیه رفت. رئیس شهر عیینه در آن وقت عثمان بن حمد بود. عثمان عقاید شیخ را پذیرفت و او را گرامی داشت و قول داد که وی را یاری کند. شیخ محمد نیز اظهار امیدواری کرد که همه اهل نجد از عثمان بن حمد حمایت کنند. خبر دعوت شیخ محمد و کارهای او به امیر احسا رسید. وی نامه ای برای عثمان نوشت که شیخ را نزد او بفرستد و عثمان عذر شیخ را خواست. شیخ در سال 1160 پس از آن که از عیینه بیرون رانده شد، رهسپار درعیه از شهر های معروف نجد گردید. در آن وقت امیر درعیه، محمد بن مسعود جدّ آل سعود بود. وی به دیدن شیخ محمد رفت و به وی عزت و نیکی را بشارت داد. شیخ محمد نیز غلبه و قدرت محمد بن سعود را بر همة بلاد نجد بشارت داد. بدین ترتیب ارتباط میان آن دو شکل گرفت. حمایت محمد بن سعود از شیخ محمد موجب شد که وی بر عقاید و افکار خود پافشاری کند. هر کدام از مسلمانان که از عقاید وی پیروی نمی کردند، کافر محسوب می شدند و برای جان و مال و ناموس آنان ارزشی قایل نبود. جنگ هایی که وهابیان در نجد و خارج از آن از قبیل یمن و حجاز و اطراف سوریه و عراق می کردند، بر همین پایه قرار داشت. هر شهری که با جنگ و غلبه بر آن دست می یافتند، برای آن ها حلال بود. کسانی که با عقاید او موافقت می کردند، باید با وی بیعت نمایند و اگر کسانی به مقابله بر می خیزند؛ باید کشته شوند و اموالشان تقسیم گردد. طبق این رویه مثلاً از اهالی یک قریه به نام فصول در شهر احسا سیصد مرد را به قتل رسانیدند و اموالشان را به غارت بردند!. سرانجام شیخ محمد بن عبدالوهاب در سال 1206 درگذشت و پس از وی پیروان او به همین روش ادامه داند، مثلاً در سال 1216 امیر سعود سپاهی مرکّب از بیست هزار را مجهز کرد و به کربلا حمله ور شدند. سپاه وهابی آن چنان رسوایی در شهر کربلا به بار آوردند که پنج هزار تن و یا بیشتر (تا بیست هزار) را به قتل رساندند.

بر این اساس آیین وهابیت بر اساس عملکرد، عقاید و باورهای شیخ محمد بن عبدالوهاب شکل گرفت. امروزه نیز این فرقه بر عقاید شیخ محمد و دیگر رهبران آن پافشاری می نمایند. اما عقاید آنان: فرقه وهابیه مبتنی بر اصول و عقایدی است که در این جا به بعضی از آن ها اشاره می شود: - وهابی ها معتقدند که هیچ انسانی نه موحد است و نه مسلمان مگر این که اموری را ترک کنند، از جمله: به وسیلة هیچ یک از رسولان و اولیای پروردگار به خدا توسّل نجوید. هر کس اقدام به این کار کند، مشرک می باشد،

از این رو وهابیان زیارت قبر پیامبر و ائمه(ع) را جایز نمی دانند و باور دارند که هر کس از پیامبر(ص) طلب شفاعت کند، مانند این است که از بت ها شفاعت خواسته است.

از مسائل دیگری که وهابیان دربارة آن حساسیت خاصی دارند، تعمیر قبور و ساختن بنا روی قبر پیامبر و اولیای الهی و صالحان است. برای نخستین بار این مسئله را "ابن تیمیه" و شاگرد معروف او "ابی القیم" عنوان کرد و بر تحریم ساختن بنا و لزوم ویرانی آن فتوا داده اند.

بر همین اساس سعودی ها هنگامی که در سال 1344 هجری بر مکه و مدینه و اطراف آن تسلط پیدا کردند، به فکر افتادند که برای تخریب مشاهد و آثار خاندان رسالت و صحابه پیامبر مستمسکی به دست آورند و اقدام نمایند.

وهابیان بر این باورند که مسلمانان در طی قرون، از آیین اسلام منحرف شده اند و در دین خدا بدعت هایی نهاده اند که با شرع اسلام مخالف می باشد. بر این اساس باید از اصولی که پیامبر(ص) تعیین کرده است، پیروی نمود. بنابر عقاید وهابیان، هیچ کس حق ندارد همان گونه که نمی تواند از پیامبر(ص) شفاعت بخواهد به رسول خدا سوگند یاد کند و از الفاظی مانند: به حق محمد و ... استفاده نماید،

زیرا قسم خوردن به دیگران و درخواست حاجت از غیر خداوند با آیات قرآن منافات دارد: "فلا تدعوا مع الله احداً".

نیز معتقدند : تشییع جنازه و سوگواری حرام است؛ زیرا ارواح اموات کاری نمی توانند بکنند و در امور دنیوی و اخروی نمی توانند دخالت داشته باشند.

وهابیان معتقدند القابی را که بر عزت و احترام دلالت دارند، در مورد انسان ها نباید به کار برد و ناصواب است؛ زیرا احترام و تعظیم تنها شایسته خداوند است. - وهابیون به جنگ با دیگر فرقه ها و مذاهب اسلامی معتقد هستند و مدعی اند یا باید به آیین وهابیت در آیند و یا جزیه دهند، از این رو همیشه با مسلمانان دیگر به جنگ می پردازند و آنان را به کفر متهم نموده و اموال و نوامیس بقیه را حلال می دانند. آنان باور دارند که هر کس مرتکب گناه کبیره شود، کافر است.

  • مدیر